سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پاسخگوی احکام
Slide 1 Slide 2 Slide 3 Slide 4

آیا کشتن حشرات ـ به هر جهت که باشد، مثل آزار و اذیت و... ـ گناه محسوب میشود؟

حیوانات، موجوداتی هستند که وجود آنها برای ادامة بقا و حیات انسان لازم و ضروری است، ولی از آن جا که خداوند میفرماید: ما هیچ چیز را بیهوده خلق نکردیم، میفهمیم که در وجود هر چیزی حکمت و نفعی نهفته است و یا میفرماید: ما همه چیز را برای انسان آفریدیم، معلوم میشود که نفع هر چیزی به انسان بر میگردد; پس نتیجه میگیریم که حشرات نیز برای انسان مفیدند: "هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی الاْ ئَرْضِ جَمِیعًا;(بقره،29) ما آن چه در زمین است را برای شما خلق کردیم."; "وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَـَوَ َتِ وَ الاْ ئَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا لَـَعِبِینَ ;(دخان،38) ما آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است را به بازی و بی هدف نیافریدیم." 
دیگر آن که حیوانات نیز به نوبة خود هر کدام امّتی هستند که در دنیا زندگی کرده و در نهایت به سوی پروردگارشان محشور میشوند.(انعام،38) پس باتوجه به این که وجود حیوانات برای انسان مفیدند و هم این که مخلوق خدا بوده و حق حیات دارند; سزاوار نیست کشته شوند، ولی در صورتی که، به نحوی موجب آزار و اذیت، مزاحمت و یا سلب رفاه لازم برای انسان باشند; میتوان آنها را از بین برد. و به هر حال، کشتن آنها حرام نیست; هر چند که اذیّت نکنند; چنان که در روایات زیادی وارد شده است که کشتن حشرات، هر چند آزارشان به ما نرسد جایز است.(مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج 9، ص 243 و ج 5، ص 425، نشر: مؤسسة آل البیت(






      

اگر یکی از هم کلاسیهایمان در مورد نحوه تدریس استاد که قصد دارد با آن استاد در ترم بعد درس بگیرد سوال کند و استاد مربوطه استاد خوبی نباشد.ایا میتوانیم به دوستمان بگوییم نه خوب درس نمیدهد.حتی ما این ترم یه استادی داریم که به قول معروف ما رو از سرش وا میکنه و با بی حوصلگی درس میدهد.آیا این ها را میتوانیم به دوستمان بگوییم؟آیا این غیبت محسوب میشود؟


فرض مزبور غیبت محسوب نمی شود.
صرف هر گونه صحبت کردن راجع به دیگران و در غیاب آنها غیبت محسوب نمی شود؛ بلکه غیبت این است که در غیاب شخصی، اسرار و رازی از او فاش شود که بر دیگران مخفی است و او نمی خواسته فاش گردد و یا از آن صحبتی شود، یعنی در صورت شنیدن، ناراحت شود. این غیبت محسوب شده و حرام است.

http://talabehpasokhgoo.parsiblog.com/






      

میخواستم بدونم در مواقعی که به مهمانی میریم ومثلا سر سفره غذا یا در جمع غیبت میشه و این غیبت ناخواسته توسط ما شنیده میشه گناه پای ما حساب میشه باز هم باید محل را ترک کنیم؟

 آیت الله خامنه ای : در هر صورت شنیدن غیبت جایز نیست و توبه و استغفار لازم است.

آیت الله مکارم : غیبت آن است که عیب پنهانی کسی را پشت سر او بگویند ولی در مواردی که مسأله مهمّی مطرح است ـ مانند موارد مشورت و اصلاح ذات البین و امثال آن ـ استثنا شده است.
و در صورت امکان با زبان خوش و لحن ملایم امر به معروف و نهی از منکر نمایید و در صورتی که ترک مجلس غیبت امکان دارد و مشقت ندارد از مجلس خارج شوید و توجه کنید که گوش دادن به غیبت حرام است ولی سماع (به گوش رسیدن) اشکال ندارد.

آیت الله وحید خراسانی : از روایات منقوله از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام ظاهر می گردد که بر شنونده غیبت واجب است غیبت شده را یاری نماید و غیبت را از او ردّ نماید و اگر چنین نکند خداوند او را در دنیا و آخرت ذلیل گرداند و مانند همان گناهی که بر غیبت کننده هست بر غیبت شونده هم همست.






      

موارد جواز غیبت کدام است؟

‏غَیِبت" به کسر غین بر وزن زینت یعنی پشت سر دیگران بدگویی کردن و سخن ناخوشایند گفتن است . این تعریف با شمول و عمومی که دارا است،‌ شامل انواع غیبت، بهتان، تهمت، فحش و حتی ذکر عیوب نیزآشکار می شود، حال آن که هر یک از این ها در اصطلاح تعریف خاصی داشته و از نظر شرعی دارای احکام ویژه ای است و همة‌آن ها از مصادیق غیبت به شمار نمی روند. بنابراین مفهوم غیبت در لغت مفهومی است اعم از غیبت مصطلح و در احادیث نیز گاهی به همین معنا (مفهوم عام) اطلاق شده است.
امّا غیبت در اصطلاح به این معنا است که شخص از عیب برادر دینی اش مطلع شود و در حالی که آن فرد از بیان عیب ناراحت می شود ، آن را برای دیگری بازگو کند،خواه آن عیب و نقص در بدن شخص باشد مثل این که بگویی فلانی کور یا کوتاه یا بلند است، یا در صفات و اقوال و اخلاق شخص باشد، مثل این که بگویی بد اخلاق یا ریاکار است و ... این ها غیبت محسوب می شوند. بنابراین غیبت به معنای بدگویی کردن پشت سر دیگران و عیب را آشکار کردن است.
بزرگان، برای حرمت غیبت، شرایط و قیودی را ذکر کرده اند که عبارتند از: بازگو کردن عیب پنهان؛ مشخص کردن فرد، چه با نام وچه با اشاره و کنایه؛ کافر نبودن شخص مورد نظر؛ متجاهر به فسق نبودن شخص مورد نظر، یعنی کسی که علنی فسق و فجور انجام نمی دهد که همه بدانند؛ عیب دیگران را گفتن.
ذکر محاسن و خوبی های افراد به عنوان تعریف و تمجید آن ها غیبت نیست، هر چند از افشای خوبی های خود ناراحت شوند. البته در این صورت "آزار" حساب می شود که حکم جداگانه ای دارد.(1)
از روایات بر می آید که غیبت سه رکن دارد:
1 –نخست این که سخنی را در پشت سر کسی بگوید .
2- باید ذکر عیوب پنهان باشد.
3- اگر غیبت شونده آن را بشنود ناراحت شود.(2)
موارد جواز غیبت عبارت است از:
1- دادخواهی: اگر انسان براى دادخواهى نزد کسى که مى تواند حق او را بگیرد از دیگرى که بر او ظلم نموده،‌ تظلّم و دادخواهى کند به گونه اى که مستلزم ذکر نام او باشد اشکال ندارد.قرآن مجید به کسانی که مظلوم واقع شده اند اجازه داده است که فریاد بکشند و حق خود را بگیرند.(3)
بنابراین اگرغیبت ظالم ، باعث رفع ظلم شود (شنونده ، قاضی یا شخصی باشد که بتواند مثلا با نصیحت ظالم رفع ظلم کند) اشکال ندارد.
2- غیبت کردن از کسى که فسقش آشکار باشد نه پنهانی، مثل این که ظرف شراب را آشکارا در خیابان و بازار به دست گرفته، بیاشامد،‌ همچنین کسى که پرده حیا را انداخته، در حضور مردم از گناه کردن حیا نمى کند، مثلاً کسى که ریش تراش است بگوییم ریش تراش است. قدر مسلّم جواز غیبت، گناهى است که آشکارا به جا مى آورد. امام صادق (ع)می فرماید: هرگاه فاسق به فسق خود تظاهر نماید احترامی ندارد وغیبت او جایز است. (4)
3- جرح شاهد یا راوی: هنگامى که انسان ببیند شخص فاسقى در دادگاه بر امرى شهادت مى دهد یا روایتى نقل مى کند، براى حفظ حقوق مسلمانان و احکام شرع باید هر چه درباره او مى داند، بیان کند.(5)
4- غیبت در مقام مشورت: هرگاه مسلمانى با کسى در خصوص معامله اى یا شناخت شخص دیگرى مشورت نمود، و طرف مشورت، عیبى از شخص مى داند که اگر نگوید معامله صورت مى گیرد و مسلمان به ضرر مى افتد یا این که امرى تحقق مى شود که مشورت کننده لطمه جبران ناپذیرى مى بیند، ذکر عیب مانعى ندارد.(6)
5- غیبت کردن به قصد نهى از منکر، با شرایط آن مانعى ندارد؛ به این معنا که هر گاه منکرى را از مسلمانى ببیند و بداند اگر غیبتش را بکند، آن را ترک مى کند جایز است، ولى اگر احتمال بدهد آن را ترک کرده، ذکر آن جایز نیست.
اگر مفسده هتک آبروى مسلمان، بیشتر از مفسده منکرى که مشغول آن است باشد، غیبت کردنش جایز نیست، هر چند یقین داشته باشد که به واسطه غیبت کردن، آن گناه را ترک خواهد کرد.
6- ذکر کردن کسى به عیب و نقصى که به آن مشهور و نشانه اش شده است مانند احول (چشم چپ) و اعرج (شل)، لیکن در صورتى که قصد عیب جویى نداشته و فقط به منظور معرفى و شناساندن شخص باشد و طرف از ذکر این القاب ناراحت نباشد. در غیر این صورت باید از این القاب استفاده نکند چون موجب رنجش و آزار برادر دینى مى شود.(7)
7- ردّ ادعاى کسى که به دروغ به خود نسبتى مى دهد: رد کردن کسى که به دروغ ادعاى نسبتى کند، زیرا مصلحت حفظ انساب و خانواده ها، مقدّم بر مفسده هتک ادعا کننده است.(8)
8- به طور کلى هر موردى که مصلحت غیبت کردن،‌ از مفسده هتک احترام مؤمن بیشتر باشد، مانند شهادت دادن در مواردى که لازم است.(9)
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
1. مهدوی کنی، اخلاق عملی، ص 140.
2.مکارم شیرازی – اخلاق در قران ج3 ص108
3. نسا آیه 148
4. وسایل الشیعه ج 8ص605.
5. سید عبدالله شبّر، اخلاق، ترجمة محمد رضا جباران، ص 240.
6. آیت الله سید عبدالحسین دستغیب، گناهان کبیره، ج 2، ص 281.
7. همان، ص 282.
8. همان.
9. همان.

http://talabehpasokhgoo.parsiblog.com/






      

اگر غیبت کسى را کرده‏ایم، براى جبران مى‏شود صدقه داد؟

‏اگر فردى غیبت فرد دیگرى کرد، لازم نیست با صدقه دادن جبران کند، بلکه باید توبه و استغفار نماید.(1) نیز لازم نیست از وى طلب رضایت کند.
برخى از علما فرموده‏اند: اگر به واسطه غیبت کردن توهینى از مسلمان شده، در صورتى که ممکن است و آن مسلمان از شنیدن این حرف اذیّت نمى‏شود، خوب است که از او حلالیّت نماید و توهین را برطرف کند.(2)
برخى دیگر مى‏فرمایند: «اگر غیبت توهین به شخص مسلمان بوده، در صورتى که ممکن است باید آن توهین را بر طرف نماید.(3)
هم چنین مى‏تواند براى جبران، کار خیرى براى آن شخص انجام دهد.

1. امام خمینى، استفتائات، ج 2، ص 621، مسئله 21 و 15.
2. توضیح المسائل، مطابق با فتاواى مراجع معظم تقلید، ص 830.
3. آیة اللَّه تبریزى، توضیح المسائل مراجع، ص 503، مسئله 2824.

 






      

طهارت و نجاست اهل کتاب

سوال : حکم طهارت و نجاست اهل کتاب چیست؟

امام خمینی (ره) : محکوم به نجاست هستند.(تحریر الوسیله، اسماعیلیان، ص118، م11/ و استفتائات، ج1، دفتر انتشارات اسلامی، 1380، ص102، س267)

آیت ا... اراکی : نجس هستند.(استفتائات، نشر معروف، 1373، ص8، س2)

آیت ا... بهجت : اهل کتاب کافر و نجس هستند.(استفتائات، ج1، دفتر معظم له، 1386، ص109، م362)

آیت ا... تبریزی : محکوم به طهارت هستند.(استفتائات جدید، سرور، ص30، س108)

آیت ا... خامنه ای : محکوم به طهارت ذاتی هستند.(اجوبة الاستفتائات، نضر بین الملل، ص62، س313)

آیت ا... خوئی : اهل کتاب (یهود و نصاری) بنا بر مشهور نجس می باشند و این قول موافق احتیاط است و اجتناب از آن ها لازم است.(توضیح المسائل، مؤسسه احیاء آثار الامام خویی، 1422، ص19، م107)

آیت ا.. سیستانی : محکوم به طهارت هستند.(توضیح المسائل، دفتر آیت... سیستانی، 1425، ص25، م103)

آیت ا.. شبیری زنجانی : نجاست اهل کتاب یعنی یهودیان و مسیحیان و زرتشتیان بنابر احتیاط است.(توضیح المسائل، مشرقین، ج1، ص29، م107)

آیت ا... صافی گلپایگانی : بنابر احتیاط واجب نجس هستند.(جامع الاحکام، انتشارات حضرت معصومه (س)، 1382، ج2، ص94، س1492)

آیت ا... فاضل لنکرانی : اهل کتاب در صورتی که مشرک نباشند پاکند و نجاست ذاتی ندارند ولی اگر مشرک باشند نجس هستند.(جامع المسائل، یازدهم، ج1، ص42، س82 و 83)

آیت ا... گلپایگانی : نجس هستند.(مجمع المسائل، دار القرآن کریم، 1411هـ ق، ج1، ص39، س49)

آیت ا... مکارم شیرازی : احتیاط اجتناب است مگر برای کسانی که در سفر های خارجی یا در محیط خود به آن نیاز پیدا می کنند.(استفتائات جدید، ج1، انتشارات مدسه الامام علی بن ابیطالب (ع)، ص30، س41)

آیت ا... نوری همدانی : اهل کتاب و نصاری محکوم به طهارت می باشند.(هزار و یک مسئله فقهی، مهدی موعود (عج)، 1383، ج1، ص14، س38)

آیت ا... وحید خراسانی : اهل کتاب- یعنی یهود و نصاری- اقوی طهارت آن ها است هر چند احوط اجتناب است.(توضیح المسائل، مدرسه باقر العلوم (ع)، ص210 و209، م107)







      

 

شرایط ویژه امر به معروف و نهی از منکر
در امر و نهی شرایط ویژه ای حاکم است که   باید رعایت گردد و چقدر به جا
است که در این زمینه به تحریرالوسیله یا ترجمه آن از حضرت امام (ره)
مراجعه شود ولی در عین حال به برخی از شرایط اشاره می کنیم :
1- نسبت به حرمت موضوعی که در نظر دارید یقین داشته باشید.
2- تذکر و یادآوری شما باید به تدریج و با مقدمات باشد.
3- حتی الامکان از صراحت اجتناب نموده و با کنایه واشاره گوشزد کنید.
4- گاهی مطلب را به صورت سؤال درآورده و در لباس شاگردی به تنبه ایشان بپردازید.
5- خودتان در پیرامون موضوع مایه مطالعاتی داشته باشید که به مناسبت
بتوانید از بازده شوم آن گناه سخن بگویید.
6-  از تندی و خشونت به شدت پرهیز کنید و با حفظ احترام در این رهگذر
ملایمت را شعار خود سازید.
7-  اگر زمینه ی مساعدی می بینید پیشنهاد کنید موضوع را به صورت سؤال
درآورده و در همین نامه ها از فتوای مرجع و عواقب سوء چنین حرامی بپرسید
و پاسخ را به ایشان ارائه دهید.
8-  اگر اهل مطالعه هستند کتابی مربوط به حرمت آن موضوع و آثار شوم گناه
را در دسترس ایشان قرار دهید.
9- مطمئن باشید که یادآوری و تذکر بی تأثیر نخواهد بود. «فذکر فان الذکری
تنفع المؤمنین», (ذاریات , آیه 55). ازاین رو تا آنجا که احتمال تأثیر می
دهید از وظیفه خود دست نکشید و مأیوس نباشید.
10-  و در نهایت اگر به فرض نتیجه نگرفتید, شما وظیفه خویش را به انجام
رسانده اید که «و ما علی الرسول الا البلاغ المبین ; پیامبر وظیفه ای جز
ابلاغ آشکار ندارد»، (نور, آیه 54(

 






      

رفت و آمد بات ارمنی و وهابی

سوال : حکم رفت و آمد مسلمانان با اقوام زیر چیست؟

الف) با اقوام ارمنی

ب) وهابی

آیت ا... بهجت : سوال: حکم رفت و آمد مسلمان با اقوام ارمنی و وهای چیست؟

اگر موجب انحراف یا تأیید نیست مانع ندارد ولی مراعات طهارت و نجاست باید بشود. (استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات)

آیت ا... خامنه ای : سوال: حکم رفت و آمد مسلمان با اقوام ارمنی و وهای چیست؟

رفت و آمد فی نفسه اشکال ندارد بلکه اگر تأثیر در استبصار وهابی و گرایش به اسلام ارمنی داشته باشد امر مستحسن است. (استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات)

آیت ا.. سیستانی : الف هر مسلمانی می تواند با غیر مسلمان دوست و آشنا گردد که در میانشان اخلاص حکم فرما می باشد و در بر آوردن نیاز های دنیوی یکدیگر را یاری برسانند.(فقه برای غرب نشینان، دفتر معظم له، 1382، دوم، ستاره، ص211، م308)

سوال: رفت و آمد مسلمان با اقوام وهابی چه حکمی دارد؟

فی نفسه مانعی ندارد. (استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات)

آیت ا.. شبیری زنجانی : الف) ذاتا اشکالی ندارد مگر در معرض از دست دادن اعتقادات مذهبی خود باشد .

ب) ذاتا اشکال ندارد، مگر رفت و آمد باعث از دست رفتن اعتقادات مذهبی خود باشد. (استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات)

آیت ا... صافی گلپایگانی : الف) اگر معرض فساد عقیده یا اخلاق یا لاابالیگری در اعمال باشد و بعید هم نیست که چنین باشد جایز نیست.

ب) حکم سوال قبلی را دارد. (استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات)

آیت ا... فاضل لنکرانی : سوال: رفت و آمد مسلمان با اقوام وهابی چه حکمی دارد؟

فی نفسه مانعی ندارد. بلی اگر باعث فساد اخلاقی و عقیدتی شود جایز نیست. (استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات)

آیت ا... مکارم شیرازی : الف) در صورتی که معاشرت با آن ها ضرورتی ندارد از آن ها پرهیز کنید ولی برای کسانی که در بیرون کشورهای اسلامی یا بعضی از مناطق داخل کشور های اسلامی ناچارند با آنها معاشرت داشته باشد پرهیز لازم نیست.استفتائات، ج3، ص24، س32، مدرسه امام علی بن ابی طالب، 1383، اول)

ب) در صورتی که امید هدایت آن ها برود، مانعی ندارد در غیر این صورت از آن ها بپرهیزد. (استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات)

آیت ا... نوری همدانی : سوال: رفت و آمد مسلمان با اقوام وهابی چه حکمی دارد؟

اگر تحت تأثیر عقاید آنان قرار نگیرد و بتواند در ایشان تأثیر مثبتی ایجاد نماید اشکال ندارد. (استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات)

آیت ا... وحید خراسانی : الف و ب) صل? رحم واجب است (چه اقوام مسلمان باشد یا کافر البته در حد صل? رحم) و در غیر آن، در صورتی که لطمه ای به عقیده اش نزدند، اشکالی ندارد مگر این که موجب تقویت مذهبش شود(استفتاء شفاهی از دفتر معظم له)






      

درج اسماء جلا له در مطبوعات و استفاده ی  نا صحیح از آن

سوال : از آن جا که برخی اوقات روز نامه ها در زیر پا قرار می گیرد و یا در کارهای روزمره مصرف میشود  لطفاً بفرمایید درج لفظ جلاله آیات قرآن و اسماء متبرکه در روزنامه و نشریات چه حکمی دارد؟

آیت ا... خامنه ای : درج لفظ جلاله و اسماء مبارکه انبیاء و ائمه (علیهم السلام) و آیات قرآن کریم در روزنامه و نامه های اداری و مکاتبات عادی اشکال ندارد ولی خواننده و کسی که چنین نوشته ای به دستش می رسد باید از مس بدون طهارت و از انداختن در مکانی که موجب تنجیس یا هتک می شود خودداری نماید. (استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات)

آیت ا... فاضل لنکرانی : درج آن ها حرام نیست. ولی مؤمنین باید مراعات کنند تا احترام اسماء جلاله و مبارکه حفظ شود. (استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات)






      

حرمت و زشت بودن دروغ گفتن و اینکه از گناهان کبیره است بر کسی پوشیده نیست و فقط تحت دو عنوان می توان دروغ گفت:

1- دفع ضرر و خطر مهم از خود یا مؤمن دیگری

2- آشتی دادن میان دو نفر

(و برخی از مراجع احتیاط واجب دارند که در این دو مورد هم اگر تُوْریه ممکن باشد، دروغ گفته نشود) بنابراین اصل در دروغ حرمت و عدم جواز است مگر در دو مورد ذکر شده .

و اما اصل در توریه (بروزن توصیه، یعنی : گفتن سخنی که دارای چند معنا بوده و اراده کردن معنایی بر خلاف آنچه که شنونده برداشت می کند) حلیت و جواز است مگر در مواردی که باعث غش و فریب در معامله و یا تضییع حق دیگران و یا مفسده دیگری باشد.

حال متأسفانه برخی با وجود راه حلال (تُوْریه) از راه حرام و مبغوض (دروغ) برای کسب منفعت و دفع ضرر استفاده می کنند. و این انحراف بزرگی است که خیلی از جوامع گرفتار آن هستند که راه های فراوان حلال الهی را کنار گذاشته و از آنها استفاده نمی کنند و در مقابل خود را گرفتار حرام می کنند.

 






      
<      1   2   3   4   5      >